ماشین ظرفشویی بالاخره از اتاق کار خارج شد و رفت آشپزخونه سر جای خودش قرار گرفت اما میگم... آقا چرااااااا اینقدرررررر این ظرفشویی چیز میز لازم داره؟؟؟؟ همه ش هم گرون!!!!!!!
قرص شوینده در انواع و اقسام مدلها...
یک جا گفته هر چند بار که قرص استفاده میکنید، ژل هم استفاده کنید!
جلا دهنده
نمک
جرم گیر
بوگیر
حالا ما چون از نظر خودمون خرج کردیم واسه ظرفشویی، گفتیم همه رو هم برند فینیش بخریم. البته که برندهای دیگه هم زیاد تفاوت قیمتی نداشت!!! یعنی دیشب یکساعت رفتیم بیرون و اومدیم یک عالمه پیاده شدیم! چند قلمش هم اینترنتی کمی ارزونتر بود از اونجا قراره بگیریم. خلاصه که میخوام لباسشوییمون رو ویژه تر گرامی بدارم. طفلک همیشه ارزونترین پودر لباسشویی رو واسش میگرفتیم و تمیزترین لباسها رو بهمون تحویل میداد! فکر کنم قراره همه صرفه جویی هایی که برای لباسشویی کردیم رو این ظرفشویی تلافی کنه! حالا امیدم به اینه که یک سری موارد مثل شوینده و اینا مدتها استفاده بشه و البته اینکه من ظرفشویی خریدم که مواظب جونم و وقتم باشم.
همینجوری یادم افتاد که بگم مامان من کلا واسه بعضی چیزها خیلی سخت میگرفت و میگیره. مثلا یادمه تنها پودر لباسشویی که استفاده میکرد پودر دریا بود. خیلی براش مهم بود این باشه. یا مثلا تا پونصد سال ما فقط مایع ظرفشویی گلی داشتیم، الان قفلی زده روی پریل (که انصافا عالیه) و شما حساب کنید روی خیلی چیزهای دیگر هم همینطور بود. من از اول با خودم قرار گذاشته بودم اینجوری نباشم. تا جای ممکن کمش کنم این اخلاق رو. چون مثلا میدیدم سختی هاش رو. بابا گاهی کلیییی میگشت تا حتما هر چی مامان میخواد رو پیدا کنه، یا گاهی اون مورد مد نظر مامان گرون بود یا مدتی نایاب میشد و...اینه که با اینکه منم یکجورایی سخت گیر محسوب میشم اما خیلییی روی خودم کار کردم و میکنم که هر جا میشه منعطف باشم. مثلا همین پودر لباسشویی من اوایل چند بار امتحان کردم دیدم اصلا نوع پودر در تمیزی که مورد انتظار من هست اثری نداره، همیشه پودرهای تخفیف خورده و ارزون خریدم و لباسها هم مشکلی نداشتند. حالا این ارزونها گمنام هم نبودن، تاژ، آ ب ث و... ولی خب دنبال برندش نبودم. تو چیزهای دیگه هم همینطور. واقعا آدم آرامش میگیره اینجوری. هر جا نمیتونم خودم رو راضی کنم مشخصا میبینم که الکی وقت و اعصاب و انرژیم هدر میره. خلاصه که اگر خیلی منعطف و راحت هستید قدر خودتون رو بدونید
پ.ن: مامانم تا سالها ماشین لباسشویی نداشت و بعد هم دوقلو داشت. الان به تازگی چند ماهه که این مدلهای اتومات رو داره...لباسهامون رو سالها با دست میشست و خیلی هم دقیق و تمیز بود و واقعا دمش گرم. یادمه بنده خدا اول همه لباسها رو با یک مدل خاص صابون میشست. بعد با پودر میشست. با چه دقتی آبکشی میکرد...تا همین چند ماه پیش که بالاخره با هزار تا توپ و تشر و آدم بده شدن راضی شد ماشین لباسشویی رو براش بگذاریم، هر بار که لباس ها رو میریختم ماشین و چند دقیقه بعد یک عالمه لباس تمیز تحویل میگرفتم دلم پیش مامانم بود. این سری که رفتم خونه دیدم تند تند ازش استفاده میکنه خیلی آرامش گرفتم. درسته که کاش زودتر این اتفاق میفتاد اما بازم خدا رو شکر.