کل دیروز رو در خواب گذروندم. دیگه همه چیز رو واگذار کردم به مهرداد. واقعا توانش رو نداشتم و با خودم گفتم اشکالی نداره که استراحت کنم و هر روز که اینجوری نیستم! حالا بنده خدا مهرداد هیچوقت به هیچ چیز اعتراضی نداره و میگذاره من کارها رو به روش خودم پیش ببرم اما انگار خودم از خودم انتظار داشتم که کمی هم به زندگی برسه!!!!!!!! والا!!!!!!!!! از «خودم» هم شانس نیاوردم
حالا این وسط امروز صبح تو اوج خواب، خواب میدیدم که تو یک بازاری راه میرم و یکدفعه «ژاله علو» رو دیدم. حالا ضمن اینکه کلیییی ذوق کردم بهشون میگفتم وایییی خیلی خوشحالم که تونستم شما رو از قبل فوتتون ببینم و البته دیدین که تو خواب همه چیز قاطی هست، انگار این جمله رو میگفتم و همزمان انگار مواظب بودم که کلمه فوت رو استفاده نکنم که ناراحت نشن!!!!!!! بعد فکر میکنم با هم رفتیم یک مغازه ای از اینها که زلم زیمبو و گردنبند و سنگ و ...میفروشند. دیگه یادم نیست بقیه ش. خدا رحمتشون کنه. من تو سریال روزی روزگاری خیلی دوستشون داشتم.
این وسط یک خواب دیگه هم میدیدم که یک عده یک مشت سی دی دارند و میخوان کارهای بد گذشته منو رو کنند!!!! تو خواب واقعا ترسیده بودم و انگار از همه زندگیم فیلم داشتند و تازه میخواستن به مامان بابام هم نشون بدن. واقعا چقدر خوبه که خدا ستارالعیوبه. ما هم ستارالعیوب همدیگه باشیم کاش.
از صبح که بیدار شدم مهرداد رو ندیدم. دانشگاهه. هنوز هم نیومده. اتاقها رو تمیز کردم. نهار پختم. فندق هم بچه م خودش همههههه کارهاش رو همون چهارشنبه انجام داده و من فقط چک کردم و کیفش رو جمع کرد. حمام هم رفته، فین کردن هم تمرین کرده!!!!!!!
این وسط ها من کاردستی «رحل» هم درست کردم!!!!!!! آخه چرا
وای ماه هم گیر داده رحل درست کن
آخه به چه دردی میخوره؟
اختیاری هم بود
منم گفتم مقوای محکم ندارم و نداشتم واقعا
پس فندوق همکلاس اولیه.
عزیزم. ماشاءالله بهش. خدا حفظش کنه

مقوا رو دو لایه کردم. بار اول با یک لایه درست کردم شکست!!!!!!
میدونید کاربردی که نداره. در واقع فکر نمیکنم که هیچچچچ بچه ای هم بتونه خودش درست کنه. اما خب حس میکنم همین که نگاه میکنند و گوشه چشمی بهش دارند باعث میشه بعدها از همین استفاده کنند و خودشون دست به کار بشن.
برای ما نگفتند اختیاری. گفتند همه بیارند
با اضافه های کاغذ دیواری اتاق، مقوا رو پوشوندم و چند تا گل هم از روی کاغذ کادو قیچی کردم چسبوندم روش
البته واقعا واقعا نظرم این هستش که باید هر چیزی که میگن جوری باشه که حداقل پنجاه درصدش رو خود بچه بتونه انجام بده. بقیه ش ما کمک کنیم و آموزشی باشه اشکالی نداره
سلاااااام
خیلی دیر میام ببخش . الهی سالم باشی عزیزم
سلام عزیز دلم.
خدا ببخشه عزیزم. منم خیلی وقته چیز خاصی ننوشتم.
مرسی از همراهیت مهربون پر تلاش
نوشته هات رو دوس دارم بیشتر بنویس غزل جان
ان شالله بزودی این ویروس رو هم پشت سر میزارین
تو عزیز دلمی، تو عزیز دلمی...(با ریتم بخون)
محبت داری گلی. تلاش میکنم بیام و بنویسم .نه واسه اینکه حرفهام مهمه واسه همین که دوستی هامون بمونه