حنا

اون فامیلمون که توی این شهر بود و آرایشگاه داشت و پارسال رفتم پیششش موهام رو رنگ کردم دیگه آرایشگاهش رو بسته و کلا رفته در زمینه دیگری که مهارت داره کار میکنه. مطمئنم میشه بهش بگم که بیاد خونه مون یا برم خونه شون و واسم کار رنگ انجام بده اما یکم فکر کردم و در نهایت تصمیم گرفتم موهام رو رنگ نکنم.

یکی اینکه نمیدونم واقعا شرایط خونه هامون تا چه حد واسه اینکار آماده س...

مورد بعدی اینکه الان که آرایشگاه نداره مواد و امکانات لازم رو من بگیرم، ایشون بگیره ...چطوری میشه کلا...(از ابهام بدم میاد)

و نهایت اینکه فکر کردم پایین موهام هنوز از همون رنگ پارسال مونده و زشت هم نیست. خوشگله...میمونه از ریشه تا وسط موهام. برنامه و اتفاق خاصی هم درپیش نداریم، پس تصمیم گرفتم حنا بزنم. حنا رو با یک سری چیز میز که هنوز تصمیم نگرفتم چیا باشه مخلوط میکنم و میزنم به موهام. مخلوط کردن با یک سری مواد دیگه هم واسه اینکه قرمز نشه خیلی...

آرایشگرها میگن اگر موهات رو قبلا حنا زده باشی رنگ نمیگیره...خب من فعلا قصد رنگ کردن ندارم. پس میشه صبر کنیم حنا هم پاک بشه و بعد اگر لازم شد و عمری بود رنگ بزنم. الکی یک عالم هزینه هم نکنم...ریسک کرونا هم کم میشه( اون فامیلمون الان تو یک مرکز پزشکی کار میکنه).

مامان مهرداد همیشه موهاشون رو حنا با یک سری چیز میز دیگه میزنن. اینقدر زیباست که خدا میدونه انگار هایلاتی مشی چیزی کرده باشند. موهای خودشون هم خوشرنگه و با این که قاطی میشه واقعا زیبا میشه.


پ.ن: موهام دیگه زیادی داره سفید میشه. الان این تیکه که رنگش رفته قشنگ پر از موهای سفیده. گرد سفیدی روشون پاشیدن انگار. ارثیه ولی خب دلم نمیخواد بیشتر بشه. چندی پیش اوایل بهمن یک سفر کوتاه با چند نفر از فامیل رفتیم. شرایطی پیش اومد که مجبور شدیم دو قسمت بشیم. خانم ها یک واحد آقایون یک واحد... یکی از خانم ها ازم پرسید غزل جون چرا این همهههه موهات سفید شده؟! خیلی همه شون خوب و مهربونن و میدونم اصلا قصد ناراحت کردن منو نداشت. به نظرم واقعا موضوع خاصی هم نیست. اما نمیپرسید بهتر بود... نیازی نبود در واقع. من خودم هیچوقت همچین چیزایی از کسی نمیپرسم. وقتی پرسید من هنوز دهنم رو باز نکرده بودم یهو مامان مهرداد گفتن مال رنگه!!! مامان واقعا توی حرف زدن سعی میکنند مراعات کنند و با اینکه همیشه هر چی فکر میکنند لازمه رو در نهایت به زبون میارن اما بسیار تلاش میکنند که مودبانه باشه، دوستانه و مادرانه باشه و من همیشه سعی میکنم همین تلاششون رو ببینم و کمترین گارد رو نسبت بهشون داشته باشم. اما تو اون لحظه واقعا جا خوردم. البته مطمئنم مامان هول شده بودن. مامان مهرداد یک خصوصیتی که دارن اینه که بر خلاف من که بسیار مطمئن و ریلکس صحبت میکنم و عالی موقعیت رو کنترل میکنم مامان اصلا اینجوری نیستن و هول میشن. خیلی وقتها من تو این لحظات به داد مامان میرسم و جمع میکنم قضیه رو. خلاصه من هنوز دهنم باز نشده بود یهو مامان گفتن مال رنگه. البته من خیلی آروم گفتم ارثیه! من زیاد رنگ نمیکنم...آخرین بار واسه سومین بار پارسال بهمن رنگ کردم موهامو ...و صحبت هم ادامه نیافت. من واقعا واسم مهم نیست... اما خب دوست ندارم هم الکی درباره ش صحبتی بشه. 

حالا این سری یک حنای خوشگل بزنم ببینم چی میشه. قدیما که اصلا موهام هم سفید نبود همیشه موهام رو حنا میزدم و کلییی خوشگل میشد. شرابی نازی میشد تا مدتها هم یک بوی خوبی میداد.

نظرات 5 + ارسال نظر
لیلی چهارشنبه 11 اسفند 1400 ساعت 21:48

بیا و کار رو یک‌سره کن.پایان‌نامه رو فیتیله پیچ کن.کلی منتظرم موج مکزیکی مجازی برما...

گلی جون خیلییی عقبم..‌.خیلی. اینقدررر که حتی پیش خودم شرمنده میشم درباره ش حرف بزنم...
موج مکزیکی رو اما شما نگه دار...حتی اگر چند سال بگذره همراهم بمونید
پ.ن: عزیزم خیلی ممنونم که اینجا سر زدی.من واقعا نمی‌دونم حتی کی با آدرسم اومدم وبلاگ شما اما واقعا سورپرایز شدم...

شارمین یکشنبه 8 اسفند 1400 ساعت 14:00 http://behappy.blog.ir

منم تو خونه خواهرم برام زد.وگرنه عمرا برم آرایشگاه برای این کارها! خواهر آرایشگر داشتن همینش خوبه

فدات شم آرایشگرتون خصوصیه والا
حالا من اگر میگفتم همین فامیلمون اکی بودا ولی نمی‌دونم چرا هی سختش کردم واسه خودم...
بازم مبارکه رنگ موهات

شارمین یکشنبه 8 اسفند 1400 ساعت 12:02 http://behappy.blog.ir

سلام. منم جمعه برای دومین بار در طول عمرم موهام رو رنگ کردم. یه قهوه ای خوشگلی شده که همیشه دلم می‌خواست رنگ طبیعی موهام باشه.
ولی قبلا همیشه حنا می‌زدم خیلی هم دوست داشتم. این بار هم مامانم و آبجی کوچیکه اغفالم کردن

سلام عزیزم...مبارکه مطمئنم بسیار عالی شده.
خوب کردی عزیزم...تنوع لازمه.
منم حنا دوست دارم اما میترسم الان که تارهای سفید زیاده خیلییی قرمز بشه...حالا قرمز هم بد نیستا اما میگم شاید حسم خوب نباشه. حالا نتیجه رو میگم
راستش واقعا حوصله آرایشگاه و دنگ و فنگش و ...رو ندارم

صبا یکشنبه 8 اسفند 1400 ساعت 11:55 http://gharetanhaei.blog.ir/

من ولی میگم خوش به حالت که سفیدی موهات اینقدر زیاد نیست که می تونی رنگ هم نزنی

من سالهاست به مرحله خودکفایی در رنگ زدن رسیدم و بعد از مهاجرت که خودکفایی کامل شده فقط مطمئنا یه بخش هایی از موهام درست رنگ نمی گیره که اونم میگم مدلشه

صبا گلی...به نظرم شاید از نظر بقیه در حدی باشه که باید رنگ بشه.نمیدونم واقعا. اما خب ببین الان کروناست ما هم جایی نمیریم، منم کلا ریلکسم...به روی خودم نمیارم. مهرداد هم که ماهه.
من واقعا هیچی از رنگ زدن نمی‌دونم. شاید لازم باشه یاد بگیرم. چون خیلی هم اهل طرح و مدل خاص نیستم.همین که مدتی خوب باشه کافیه...
اون مدلشه رو منم در مورد هر چیزی که دیگه حوصله ش رو ندارم و از نظرم اکیه به کار میبرم واقعا کارسازه

اسیه یکشنبه 8 اسفند 1400 ساعت 10:44 http://neqzan.blogsky.comا

سلام
منم یبار رفتم پوست گردو بابونه کاکوتی کتان قهوه رو.گرفتم و با حنا زدم به موهام، هیچ اتفاقی نیفتاد اصلا رنگ نداد.

سلام عزیزم...
حالا ممکنه واسه منم همین بشه چون یکوقت حتی موهام رو رنگ تیره اولیه زدم، آرایشگرم گفت سفیدا رنگ نگرفت،تار موهات ضخیمه!!! و یک رنگ خیلی تیره دوباره زد!!! مامانم و مامان همسر که میزنن رنگ میگیره...ببینم چی میشه.نتیجه رو میگم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد