بچه ها سلام ...
ممنون که حالم رو میپرسید
ما همه خونه ایم و دیگه کسی بیمارستان نیست اما یک کار خیلیییی زیادی از تنظیم دارو و امور آشپزخونه و مدیریت رژیم غذایی مامان و بابا به عهده م بود و با اینکه خیلی دست تنها بودم اما سعی میکردم کم نگذارم.
متاسفانه یهو فندق هم مریض شد اونم شدید و بی سابقه ...
هنوز مشغول درمانیم. امروز سه روز شده و پیشرفت خاصی نداشتیم.
البته تبش پایین اومده و حتی میتونم بگم قطع شد از دیشب ولی از امروز آنتی بیوتیک شروع شده...
خدا میدونه حتی نمیتونم بخوابم به شکلی که کمی ذهنم راه بیفته.
ان شاالله که مشکلات کم بشه.میام مفصل میگم.
برامون دعا کنید .
خوبید غزل .. چند روزه نیستی
حالتون خوبه؟
سلام غزل جان

ممنون که ما رو در جریان حالتون قرار دادی.
فندق طفلی فشار احساسی بهش اومده بود که چند روزی از مامان غزل دور بوده.
امیدوارم هر چه زودتر بساط این مریضی ها از کل خانواده جمع بشه و دوباره برگردید به روال عادی و شاد.
مواظب خودت هم باش.
عزیزم
خدا بهت توان بده...
خدا رو شکر که دیگه کسی بیمارستان نیست. امیدوارم زودتر واسه همه تون همه چی عالی بشه:).
عزیزم
سلام غزل جان
ممنون که خبر دادی، امسال رشت هم ، پر از سرماخوردگی ه، مادرم واکسن کرونا و بعد انفولانزا زد ولی جوری مریض شد که مجبور به تزریق انتی بیوتیک شد
دکتر دخترم پنوموکوک داد و زدیم براش امسال، امیدوارم پیک مریضی بره از اون خونه و همگی تون خوب باشید
عزیزم...