ریزه ای با لقب رادمان

دوست جوجه تازه فهمیده که ما قراره "ریزه" دار بشیم. کلی ذوق کرده و اسم :ریزه" ما رو گذاشته "رادمان"!!!!

پیام میده که رادمان چطوره و من دارم عمو میشم و کلی ذوق و...

اونروز پیام داده بهش بگید اگر مامانش رو اذیت کنه من اینجا باباش رو میزنم



پ.ن.

دوستان خوبم محبت کردن و گفتن پسر کوچولو رو با نام زیبا صدا بزنید و اسم خوب موقت براش انتخاب کنین و...

از همه شما ممنونم. پاسخ دادم و البته واسه دوستان خوب دیگری که ما رو میخونن بگم که "ریزه" فقط اسم وبلاگی هست و اون اول اول که چند تا سلول بیشتر نبود بهش گفتیم ریزه و یکی دو تا از دوستام فقط محض محبت موقع احوالپرسی میگن ریزه چطوره؟

چهار ماهگی نام "محمد" رو گذاشتیم. اما راستش ما کلا صداش نمیکنیم. متاسفانه من علیرغم میل باطنیم نمیتونم با پسرمون حرف بزنم. معمولا دورم شلوغه. بخاطر وضعیتمون همش با بقیه م. ناراحتم که با پسرم تقریبا اصلا تنها نیستم و خجالت میکشم جلو بقیه باهاش حرف بزنم اما چاره ای نیست.

ضمن اینکه از چندین سال پیش ما اسم پسر انتخاب کرده بودیم. احتمال زیاد هم همون رو میگذاریم. اما واقعا از روزی که ریزه دار شدیم هیچکدوم فرصت نداشتیم بنشینیم درباره اسمش تصمیم بگیریم و حرف بزنیم.

نظرات 1 + ارسال نظر
مه سو پنج‌شنبه 30 شهریور 1396 ساعت 16:15 http://mahso.blog.ir

عزیزمممممممممممم.....محمدت چطوره؟!!!!
چند روز پیش داشتم در پناه تو میدیدم....الان هی توی ذهنم تکرار میشه : محمدم!!!
حالا چرا رادمان؟!!!! بنده خدا بابای ریزه... من میدونم همینطوری بهش میگین ریزه...ولی خب خیلی قشنگه با اسم صداش بزنین....واییییی شده قبل خواب باهاش حرف بزن کمی...برای خواب هم تنها نمیشی دختر؟!!! تازه نمیخواد با صدای بلند که حرف بزنی...توی دلت هم میشنوه هااااااااااا....توجه ت رو هم حس میکنه...آخ که چه حس خوبی داری دختر....استفاده کن ازش تا میتونی...

ممنون گلی. خوبه. دوستای جوجه هستن دیگه. همینجوری یهو یک چیزی به ذهنشون میرسه میگن خب نه.مدل خونه مون جوری نیست که من جای جدایی داشته باشم. تو دلم که کلییییییییی بهش توجه میکنم. گفتم یعنی باند بگم باهام بیشتر آشنا بشه
اره اون در پناه تو هم واسه خودش فیلمی بوداااااا.خدا رحمت کنه حسن جوهرچی رو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد