غزل جون لپ تاپ خرید...
البته هنوز به دستم نرسیده ولی خب بالاخره سیستم دار شدم.
بعد از جست و جو های شبانه روزی مهرداد و داداشش و پسر خاله ش ، عاقبت این آقایون به یک دستگاه لپ تاپ پاسخ مثبت دادن و اقدام به خریدش کردن.
به زودی در این مکان پست های بیشتری درج خواهد شد و از شرمندگی بازدید دوستان هم درمیایم به امید خدا...
مهردااااااااااااااااااااااااااااد..مرسیییییییییییییی
مرسی از جواب هات عزیزم
منم قبلا بلاگفا بودم که وبلاگم پرید . الانم که بلاگ اسکای
ولی واقعا نمیدونم میشه آیا و چطور بک آپ گرفت ..
پس تجربه داری میدونی چه جوریه
انگار نمیشه بک آپ گرفت
سلام غزل خوبی همچنان میخونمت اما حس کامنت نویسی و حتی پست جدید گذاشتن ندارم
مطالب قبل از اینجا ... کجان؟؟؟
وبلاگ قبلی ت آدرسش چیه
از کی شروع کردی به نوشتن از مجردی یا متاهلی
دوس دارم بخونم
نوشته هات برام لذت داره
تنها وبلاگی که فعلا دوس دارم که بخونم ...
سلام ساره جون. خوبی عزیزم؟
مرسی که سر میزنی. گلی اصلا لازم نیست کامنت بگذاری همیشه. گرچه که خیلی خوشحال میشم اما واقعا ادم گاهی حسش نیست، گاهی وقتش نیست. شرایطش نیست. همین که محبت داری و میای با ارزشه برام.
راستش من قبلا پرشین بلاگ مینوشتم که یهو داغون شد و همه نوشته های ملت پرید و خیلی بد بود. همه آواره شدیم و همدیگه رو گم کردیم. اما خدارو شکر من چند روز قبل از اینکه پرشین داغون بشه از نوشته هام بک آپ گرفته بودم. امکانی که متاسفانه این وبلاگهای الان ندارن. و گاهی میگم اگر اینا بپره چی؟ همه نوشته های آدم میره...
گاهی از اون نوشته ها میارم اینجا کپی میکنم. من متاهل بودم که شروع کردم به نوشتن. قدیما فکر میکردم وبلاگ نویسها یک آدمهای خاصی هستن مثلا مثل ژورنالیست ها و ... نمیدونم چرا قدیما وبلاگ نساختم. درگیر درس هم بودم توی این فضاها نبودم اصلا!!!
مرسی که بهم محبت داری و میای اینجا.