صبح از شش و نیم نشده بیدار میشم تا آخر شب...نزدیک ساعت یک.
وقتی میخوام بخوابم نمیدونم دست و پامو چطوری بگذارم!
چرا خبری ازت نیست غزل
غزل جان امیدوارم خوب باشیو حال پدر ومادر عزیزت عالی.. در صحت و سلامت باشن
من این حال شما رو خیلی تجربه کرده ام این روزها میگذرند انشاالله دوباره پرتوان وپرانرژی به وبلاگ برگردید
عزیز دلمالان مامان و بابا چهطورن؟غزل حواست به خودتم باشه عزیزم... انشالله هر چه زودتر بیای خبر سلامتی بهمون بدی
عزیزم مادرت مرخص شد؟
خدا قوت غزل جان.امیدوارم هر چه زودتر حال مامان خوب بشه و به شرایط عادی برگردید
خداقوت ان شالله بسلامتی این روزا رو پشت سر بزارین
وای هنوز بیمارستانی!؟
چرا خبری ازت نیست غزل
غزل جان امیدوارم خوب باشی
و حال پدر ومادر عزیزت عالی.. در صحت و سلامت باشن
من این حال شما رو خیلی تجربه کرده ام این روزها میگذرند انشاالله دوباره پرتوان وپرانرژی به وبلاگ برگردید
عزیز دلم
الان مامان و بابا چهطورن؟
غزل حواست به خودتم باشه عزیزم... انشالله هر چه زودتر بیای خبر سلامتی بهمون بدی
عزیزم مادرت مرخص شد؟
خدا قوت غزل جان.
امیدوارم هر چه زودتر حال مامان خوب بشه و به شرایط عادی برگردید
خداقوت ان شالله بسلامتی این روزا رو پشت سر بزارین
وای هنوز بیمارستانی!؟