خب من پس از مدتها اینجام. چون معلوم نیستش که برنامه م چطوریه پس میخوام جوری پست بگذارم که انگار همیشه اینجا بودم و عجله ای واسه به روز کردن اطلاعات و وقایع این مدت نداشته باشم. اینطوری راحت ترم.
الان که اینجا نشستم تمام اطرافم اسباب بازی ریخته و فندق در حال رنگ آمیزی یکی از دهها هواپیمایی هستش که در طول روز واسش میکشم. واسه اولین باره که میبینم اینجوری با دقت تلاش میکنه که چیزی رو رنگ کنه. یک جملات و کلماتی هم در حال تکرارشونه که هنوز معنیشونو کشف نکردم...
پ.ن: فندق عاشق هواپیماست. روزانه تعداد زیادی هواپیما میکشم...این روزها وقتی ازم میخواد هواپیما بکشم و مدام این کلمه رو تکرار میکنه قلبم درد میگیره...همین الان اومده کنترل تلویزیون رو داده دستم که براش تصویر پرواز هواپیما رو بیارم. یک سری از علایقش روی فلشه و گاهی براش پخش میکنیم...از زیر یکسالگی عاشق هواپیماست و ذره ای از این علاقه کم نشده! این روزها این علاقه دردناک شده واسه من...
الهی بگردم...